قرار نیست همه دکتر و مهندس شوند؛ یک کاسب، یک تعمیرکار و... هم میتواند در حرفهاش بدرخشد و حرفی برای گفتن داشته باشد؛ مانند همین قلاویزکار محله رسالت. کاسب چهلوهفتسالهای که کار بسیار ظریف و پیچیدهاش را خیلی دوست دارد و آن را هنری میداند که هرکسی توان انجامش را ندارد؛ هنری که با پیچ و مهره و حتی خردهلوازم دورریختنی سروکار دارد.
این استاد قلاویزکار ۱۴ سال با همین پیچ و مهرهها و وسایل دورریز، انواعواقسام وسایل از لوازم خانه تا قطعات خودرو و دوچرخه و هر چیزی که فکرش را بکنید، با علاقه تعمیر میکند. شدت علاقهمندی او به این کار ظریف به حدی بوده که شعبههای دیگری نیز برای این کار راه انداخته است...
مغازهاش مثل همه مغازههای تعمیراتی است؛ در آن وسایل خردهریزهای دیده میشود که شاید از نظر ما اسقاطی باشد. او دراین باره به ضربالمثل هر چیز که خوار آید، یک روز به کار آید، اشاره میکند و میگوید: شغل من فقط شغل نیست، بلکه هنر است؛ هنری که باید بدانی چطور وسایلی را که دچار مشکل شدهاند، تعمیر کنی؛ حالا میخواهد درست کردن دسته یک دیگ و تابه باشد یا تعمیر یک قطعه خودرو.
یزدانپناه در تعریف دقیقتر این حرفه میافزاید: قلَاویز و حَدیده ابزارهایی برای تراش دندههای پیچ بر روی فلز و چوب و پلاستیک و... است و این تراشیدن با قلاویز را قلاویزکاری و تراشیدن دندههای پیچ با حدیده را رزوهتراشی یا پیچتراشی میگویند.
درباره خودش و ورودش به این کار هم میگوید: سال ۱۳۶۷ کار قلاویزی را زیرنظر استادم، حسن حیرانی، یاد گرفتم. سه سال شاگرد او بودم و با وجود اینکه سوادم در سطح سیکل بود، او همه فوتوفن کار را به من یاد داد. من هم، چون به این ریزهکاریها علاقه داشتم، خیلی زود کار را یاد گرفتم.
او با بیان اینکه من معتقدم هرکس برای کاری ساخته شده است، عنوان میکند: قلاویزی هم حرفه من است که در آن قطعه خراب -حالا هرچه میخواهد باشد- تعمیر میشود نه تعویض. من بعد از سه سال شاگردی، مستقل شدم و مغازهام را در خیابان مقداد دایر کردم. سعی میکردم کارم را آنقدر تمیز انجام دهم که هم مشتری راضی باشد و هم خودم. همینطور هم شد و بعد از هر کاری که انجام میدادم، مشتری میرفت و مشتری دیگری با خودش میآورد.
استاد قلاویزکار محله رسالت اظهار میکند: این شغل، هنری است که تجربه در آن خیلی دخیل است. الان بسیاری از درسخواندههای ما که مدارک تحصیلی بالایی دارند، چون بهصورت عملی کار را یاد نگرفته اند، در بازار کار موفق نیستند. یکی مثل من هم که بهصورت تجربی کار را یاد گرفته است، از شرکتهای معتبر خودرو و مکانیکیهای مطرح در مشهد و شهرستانها سفارش کار قلاویزی دارد. منظورم مطرح کردن شخص خودم نیست، بلکه میخواهم به جوانان بگویم هر حرفهای را عملی یاد بگیرند.
قلَاویز و حَدیده ابزارهایی برای تراش دندههای پیچ بر روی فلز و چوب و پلاستیک و... است
او درباره گسترش کارش هم میگوید: سه برادر کوچکتر از خودم را هم وارد همین حرفه کردهام و قلاویزی را به آنها یاد داده و دو شعبه دیگر هم در خیابان گاز راه انداخته ام. خداراشکر هر روز سفارش دارم و کاروکاسبی همیشه به راه هست.
یزدانپناه به ماجرای جالبی که چند سال پیش در رابطه با کارش اتفاق افتاده است، اشاره میکند و میافزاید: شغل ما بهخاطر تنوعی که دارد، هر روزش با روز دیگر متفاوت است. در یکی از همین روزها شخصی به من مراجعه کرد که لهجه تهرانی داشت. پیچ فن خودرویش ایراد پیدا کرده بود و با اینکه آخر وقت بود و در حال بستن مغازه بودم، ماندم و کارش را انجام دادم. گفت در تهران نمایشگاه خودرو دارد. بهصراحت گفت: این شغل شما پدربیامرزی دارد و هم دنیا را دارید و هم آخرت را. بعد از اتمام کار هم اجرت اضافی داد و برای کاری که انجام دادم، کلی تشکر کرد.
قلاویزکار محله رسالت اضافه میکند: سعی میکنم کاری که انجام میدهم، به دل خودم بچسبد؛ یعنی اگر کاری درست نشود ولو اینکه دو ساعت وقت هم برای باز کردن و عیبیابی وسیله صرف کرده باشم، از مالک آن اجرتی دریافت نمیکنم.
یزدانپناه عنوان میکند: خطر همهجا از جمله در شغل ما هست و باید احتیاط کنی. گاهی اوایل کار پلیسههای آتش داخل چشمم میرفت یا زیاد ایستادن حین کار، فشار و آسیب جدی به کمر و پا وارد میکند.
او میگوید: در هریک از شعبههای اصلی که در محله رسالت است و شعبههای خیابان گاز، یک نفر کار ثابت انجام میدهد و نفر دیگر بهصورت سیار جواب مشتریان را میدهد و به محل مدنظر مراجعه میکند.
اوایل کار پلیسههای آتش داخل چشمم میرفت
قلاویزکار منطقه ما که یک دختر و یک پسر دارد، میگوید: جوانهای این دورهوزمانه کارهای خردهریزه را نمیپسندند و دنبال کار درشت هستند. این شد که پسرم با وجود علاقه من، وارد حرفه خودم نشد و کار شیشهبری را انتخاب کرد؛ البته شغل من برای همسرم هم مشکلساز است؛ چون در این سالهای زندگی مشترک، مدام لباسهای کثیف مرا شسته است.
یزدانپناه همچنین میگوید: برای اینکه ازعهده این کار برآیی، باید خلاقیت و ابتکار داشته باشی. گاهی صاحبان صنایع که حرفهشان با قلاویزی گره خورده است یا حتی خردهکارها به ما مراجعه و از کارم انتقاد میکنند. بعد از بررسی کالاهای قلاویزشده و پرسوجو از تحویلدهنده سفارش، متوجه میشوم این کاری نبوده که من یا همکارانم در دیگر شعبهها انجام داده باشیم. متاسفانه برخی افراد از نام قلاویزی ما سوءاستفاده و حتی چند حرف به آن اضافه میکنند و دیگران را به اشتباه میاندازند و با این شیوه، سابقه حرفهای ما را هم خدشهدار میکنند، بنابراین همینجا از طریق نشریه شما از اتحادیه و صنفمان میخواهم که برای نامگذاری و دادن مجوز به افراد دقت بیشتری به خرج دهند.
* این گزارش یکشنبه ۲۵ بهمن ماه ۱۳۹۴ در شماره ۱۸۹ شهرآرامحله منطقه ۳ چاپ شده است.